%0 Journal Article %T سخن سردبیر:تنوع حوزه‌های موضوعی و مسئلۀ دیرینۀ ارزیابی و ارتقاء اعضای هیئت علمی علوم انسانی و هنر %J پژوهش نامه علم سنجی %I دانشگاه شاهد %Z 2423-3773 %A نوروزی چاکلی, عبدالرضا %D 2020 %\ 09/22/2020 %V 6 %N (شماره 2، پاییز وزمستان) %P 1-3 %! سخن سردبیر:تنوع حوزه‌های موضوعی و مسئلۀ دیرینۀ ارزیابی و ارتقاء اعضای هیئت علمی علوم انسانی و هنر %R 10.22070/rsci.2020.1237 %X اعضای هیئت علمی و پژوهشگران، از مهم‌ترین کارکنان دانشیِ تأثیرگذار در نظام علم و فناوری محسوب می‌شوند. از این رو، ارزیابی صحیح فعالیت‌های آنها در قالب آئین‌نامه‌هایی همچون ارتقاء، ترفیع، پژوهشگر برتر، استاد نمونه و مانند آن، همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. این کارکنان دانشی، علاوه بر فراهم آوردن موجبات توسعه و ترقی نظام آموزش عالی و ایجاد زمینه‌های لازم برای توسعه و پویایی علمی و فرهنگی جامعه، با ارائۀ دستاوردهای ارزشمند علمی و فناورانه خود، چرخ علم و فناوری را به گردش درمی‌آورند و سکان‌داران اصلی توسعه علم و فناوری محسوب می‌شوند. با وجود این، هر عضو هیئت علمی و پژوهشگر در راستای دستیابی به هدف غایی خود که همانا مشارکت در توسعه علم و فناوری است، با مقتضیات و رویکردهای خاصی روبروست که روش‌ها و چارچوب‌های کاری وی را سخت تحت تأثیر قرار می‌دهد. از جملۀ این مقتضیات می‌توان به ویژگی‌های متنوعی همچون پژوهش‌محور بودن یا آموزش-پژوهش‌محور بودن نوع فعالیت عضو هیئت علمی و موارد دیگری از این قبیل اشاره کرد که بطور مستقیم بر دستیابی وی به اهداف تعیین شده مؤثر هستند. در این میان، "زمینۀ موضوعی و تخصصی فعالیت" نیز مقتضیات خاصی را برای هر حوزۀ تخصصی ایجاد می‌کند و بیش از همه بر نحوۀ فعالیت‌های عضو هیئت علمی تأثیرگذار است. به عبارتی، از آنجایی هر حوزه علمی بر اساس رسالت‌های خود با مقتضیات خاص خود روبروست و به ناچار از ابزارها و روش‌های تخصصی خود برای مشارکت در توسعه علم و فناوری بهره می‌برد، لذا ارزیابی فعالیت‌های آنها، از مهم‌ترین مسائل و چالش‌های ارزیابی عملکردهای اعضای هیئت علمی محسوب می‌شود. با وجود تحقیقات گسترده‌ای که در طی سال‌های اخیر در زمینۀ شناسایی، تبیین و معرفی تفاوت‌های میان رویکردها، مقتضیات و رفتارهای علمی حوزه‌های مختلف علم و فناوری به انجام رسیده، امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که مسائل، چالش‌ها و مقتضیات موجود در حوزه‌های تجربی و مهندسی، به کلی با مقتضیات موجود در حوزه‌های علوم انسانی، اجتماعی و هنر که بر ابعاد دیگری از علم و فناوری تمرکز دارند، متفاوت است. بی‌تردید وجود این گونه‌گونی‌ها، بر نوع فعالیت‌ها و همچنین بر نحوۀ نگرش اعضای هیئت علمی و پژوهشگران حوزه‌های گوناگون نسبت به یکدیگر، تأثیر می‌گذارد. در شرایط وجود چنین تفاوت‌هایی، نمی‌توان انتظار داشت که ارزیابی فعالیت، عملکرد، بهره‌وری و ارتقاء اعضای هیئت علمی و پژوهشگران حوزه‌های مختلف علم و فناوری، با روش‌ها، معیارها و شاخص‌هایی یکسان و بدون در نظر گرفتن مسائل و مقتضیات خاص آنها و به عبارتی، تنها با یک عینک صورت پذیرد. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، تاکنون در زمینۀ تبیین تفاوت‌های موجود میان حوزه‌های علوم و ابعاد مختلف آن استدلال‌های بسیاری در قالب پژوهش‌های علمی ارائه شده است. علاوه بر این، بر لزوم لحاظ کردن این تفاوت‌ها در ارزیابی‌های حوزه‌های مختلف نیز در متون و اسناد مرتبط تأکیدات فراوانی شده است. در بسیاری از پژوهش‌ها، تفاوت‌های موجود در حوزه‌های گوناگون از ابعادی همچون متفاوت بودن فلسفۀ وجودی، ابزارها، روش‌ها، رفتارهای علمی و استنادی و بسیاری از مقوله‌های دیگر تبیین و به جامعۀ علمی معرفی شده است. شواهد علمی حاکی از آن است که حتی در کانال‌های انتشار نتایج پژوهش نظیر «مجلات علمی» و همچنین در کانال‌های ارزیابی و نمایه‌سازی انتشارات علمی نظیر «نمایه‌های تخصصی و استنادی» نیز تا حدود زیادی به تفاوت‌های میان حوزه‌ها توجه و تأکید شده است. به عنوان مثالی در این زمینه، می‌توان به پایگاه‌هایی نظیر JCR و Scimago اشاره کرد که مجلات علمی را به تفکیک حوزه‌های موضوعی‌شان مورد ارزیابی و ارزش‌گذاری قرار می‌دهند؛ چرا که قضاوت در خصوص وضعیت مجله بدون توجه به حوزه موضوعی، واقعیت روشنی را در اختیار قرار نمی‌دهد. به همین ترتیب، بسیاری از شاخص‌های ارزیابی مجلات که در علم‌سنجی ارائه شده و در پایگاه‌هایی نظیر JCR، Scimago و WoS و یا در سایر پایگاه‌ها و نمایه‌های استنادی و تخصصی معتبر پیاده‌سازی شده است، فقط در قالب طبقات موضوعی مختلف، معنا و کاربرد پیدا می‌کند و بدون توجه به حوزۀ موضوعی، مفهوم و جایگاه اصلی خود را از دست می‌دهد. مثال‌های یاد شده، تنها نمونه‌هایی کوچک از شواهد گسترده‌ای است که لزوم توجه به تفاوت‌های موجود میان مؤلفه‌های حوزه‌های موضوعی مختلف را در هنگام ارزیابی آنها در پیش روی قرار می‌دهد. در این میان، ارزیابی کارنامه علمی پژوهشگران و اعضای هیئت علمی نیز نمی‌تواند از این قاعده مستثنی باشد؛ چرا که عملکردها و فعالیت‌های پژوهشی و آموزشی این قشر دانشی، در طیف وسیعی از حوزه‌های موضوعی گسترده شده است. بنابراین، در فرایند ارزیابی‌های مرتبط با ارتقاء اعضای هیئت علمی که از مؤثرترین انواع ارزیابی‌ها نیز محسوب می‌شود، نه تنها نمی‌توان واقعیت‌های موجود در خصوص تنوع و گستردگی زمینه موضوعی اعضای هیئت علمی را نادیده انگاشت، بلکه باید با ایجاد چارچوب‌ها، معیارها و شاخص‌هایی مناسب که این تفاوت‌ها را به‌خوبی لحاظ کرده باشد، امکان ارزیابی عملکردها و فعالیت‌های آنها را با توجه به زمینه‌های موضوعی و تخصصی‌شان فراهم ساخت و سپس در خصوص ارتقاء و بهره‌وری علمی آنها به قضاوت نشست. در این میان، تدوین یک آئین‌نامۀ ارتقاء که بتواند متناسب با مقتضیات و اهداف غایی هر حوزه موضوعی، امکان ارزیابی فعالیت‌های اعضای هیئت علمی را بر مبنای زمینۀ موضوعی فعالیت آنها فراهم سازد، نه به عنوان یک پیشنهاد، بلکه به عنوان یک ضرورت بنیادین مطرح است. در چنین آئین‌نامه‌ای، لازم است ملاک‌ها، معیارها و شاخص‌های ارزیابی متناسب با شرایط، مقتضیات و ویژگی‌های تخصصی هر حوزه علمی تدوین و در فرایند ارتقاء اعضای هیئت علمی بکار گرفته شود. از طرفی، تبیین پیش‌نیازهای تخصصی اعضای هیئت علمی برای ورود به فرایند ارتقاء، از دیگر اولویت‌هایی است که لازم است در آئین‌نامه ارتقاء تخصصی تبیین شود؛ چرا که پیش‌زمینه‌ها و پیش‌نیازهای لازم برای ورود به فرایند ارتقاء در حوزه‌های گوناگون، با یکدیگر متفاوت است. در این صورت می‌توان انتظار داشت آئین‌نامۀ ارتقاء قادر خواهد بود به عنوان ابزاری مؤثر و جهت‌دهنده عمل کند و اعضای هیئت علمی و پژوهشگران را متناسب با مقتضیات و رسالت‌های حوزه‌های تخصصی خود، به‌درستی در مسیر مشارکت برای توسعۀ متوازن نظام علم و فناوری کشور قرار دهد. با وجود تلاش‌های پراکنده‌ای که تاکنون در زمینه اصلاح فرایندهای ارزیابی علمی اعضای هیئت علمی و پژوهشگران متناسب با حوزه‌های تخصصی آنهاصورت پذیرفته، اما واقعیت‌های موجود حکایت از آن دارد که ارزیابی این کارکنان دانشی در فرایندهایی همچون ارتقاء، همچنان بر اساس یک دسته معیار و شاخص، بدون توجه به متقضیات حرفه‌ای و تخصصی آنها و به عبارتی با یک عینک صورت می‌پذیرد. این در حالی است که اصلاح فرایندها و معیارهای ارزیابی اعضای هیئت علمی با توجه به حوزه‌های تخصصی آنها، باید به‌گونه‌ای باشد که با تبیین تفاوت‌های موجود میان حوزه‌های علوم انسانی و هنر و سایر حوزه‌ها، در نهایت در آئین‌نامه‌ها و فرایندهای ارزیابی و ارتقاء اعضای هیئت علمی و پژوهشگران منعکس شود و اندیشمندان این حوزه‌ها را هر چه بیشتر به سمت جایگاه واقعی خود سوق دهد. در پیش گرفتن چنین فرایندی در ارزیابی، می‌تواند زمینه‌ساز حرکت مؤثرتر پژوهشگران حوزه‌های خاص، بویژه حوزه‌های علوم انسانی و هنر برای دستیابی به اهداف غایی حوزه‌های بنیادی خود که همانا تعمیق‌بخشی، هدفمندسازی و تفکر‌مدار کردن مسیرهای توسعه علم و فناوری و اثرگذاری بیشتر بر آن است، باشد. بی‌تردید، در این راه مسائل عدیده‌ای وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود. مسائلی از این قبیل که مهم‌ترین تفاوت‌هایی که ارتقاء اعضای هیئت علمی حوزه‌های علوم انسانی با سایر حوزه‌ها را متفاوت نشان می‌دهد کدام است؛ مهم‌ترین ملاحظات، معیارها و شاخص‌هایی که بتوانند در فرایندهای ارتقاء، تفاوت‌های میان حوزه علوم انسانی و سایر حوزه‌ها را در نظر بگیرند کدامند و در نهایت این‌که آیا این ملاحظات، معیارها و شاخص‌ها در تمامی حوزه‌های علوم انسانی نسبت به یکدیگر همسان هستند، از مهم‌ترین دغدغه‌های موجود در این زمینه محسوب می‌شوند که باید بدانها پاسخ‌های مناسبی داده شود.     %U https://rsci.shahed.ac.ir/article_2992_240dcdfa53709c99f47eb80cbb289dba.pdf